♥آران عزیزم ♥آران عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره
باران عزیزمباران عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

★آران و باران کوچولووووووووووووو★

براي تو كه در وجودمي عزيزم

1392/2/30 22:21
2,780 بازدید
اشتراک گذاری

سلام كوچولوي دوست داشتني من كه هنوز نميدونم دختري و يا پسر عزيز دلم

ميدونم الان اندازه خرمايي عشق من  و قلب خوشگلت داره تو بدن كوچولت ميتپه و اين دفعه كه 11/3/92 ميشه من برم دكتر ميتون صداي قشنگشو بشنوم عزيزكم و تا اخر خردادم بايد صبر كنم تا جنسيتتو بفهممبغل

اولين باريه كه دارم برات مينويسم باورت ميشه نميدونم چي بگم باورت دارم حست ميكنم خيلي قشنگ شايد خيلي جالب باشه چون براي خودم خيلي خيلي جالب بود چون تورو زودتر از آرانم حس ميكنم يه چند روزي هست كه زير دلم مثل نبض ميزنه حتي قلپ قلپ ميشه نميدونم چرا به اين زودي ولي خوب خيلي خوبه توي 10 هفتگي حس ميكنمت

ولي بعضي وقتا يادم ميره كه تو هستي عزيز دوست داشتني من برات ناراحتم شايد يه جورايي عذاب وجدان دارم نميدونم اخه حس ميكنم اونجور كه بايد بهت نميرسم 

سر آران خيلي مراقب بودم سنگيني بلند نميكردم خوب ميخوردمو به خودم ميرسيدم استراحت ميكردم ولي الان همش مجبورم آرانمو بغل كنم و دائم اين دل درد مسخره رو با خودم داشته باشم

بعضي وقتا حتي يادم ميره يه چيزي بخورم تا وقتي كه دلم ضعف بره يادم بيوفته يه كوچولوي ناز ديگه هم هست كه احتياج داره غذا بخوره  استراحت خيلي كم دارم البته از فرصت استفاده ميكنمو آران كه ميخوابه منم ميخوابمخواب

ولي همش دعا ميخونم ميگم خدا جون خودت از خرما كوچولوي من مراقبت كن فرشتهمن شرايطم فرق داره خودت هوامونو داشته باش دوست دارم خيلي دوست دارم دلم نميخواد اصلا اذيت بشي پس عزيز دلم تو هم بايد مقاوم باشيو منو درك كني عاشقانه دوست دارم

دلم درد ميكنه هميشه درد ميكنه كمرم تازگيا اضافه شده خيلي بده ولي ناراحت نيستم چون آرانمو دارم چون تو رو دارم چون خدا هديه  هاي قشنگي به ما داده پس من مراقبم و خدارو شكر ميكنمقلب

حالا بگم از آرانم از جونم از نفسم كه جاي خودشو داره و بچه ارشد خودمه هيچي جاي اونو نميگيره

آرانم هزار ماشالا روز به روز شيطونتررررررر ميشه و عاقلتر و باهوشتر

ولي يه چيزي كه خيلي ناراحتم ميكنه شديداااااااااااااا جيغ جيغو شده و گريه هاي بدي ميكنهگریه ميدونم هيچي نيست  يعني چيز حادي نيست داروهاتو ميخوري همه چيزت عاديه ولي يه جوري گريه ميكني كه انگار درد داري نميدونم من ميگم شايد دندونات ميخواد باهم در بياد چون وقتي به لثه هات نگاه ميكنم كلا همششششش متورمه نميدونم كدومه ميخواد در بيادسوال استامينوفنم بهت ميدم كه دردت كمتر بشه

ولي خيلي عصبي شدي با سر ميزني رو زمين گريه ميكني و با جيغ زور ميزني شايد عواقب از شير گرفتن باشه هر چي هست اميدوارم بهتر بشي و من صبرمو زياد ميكنم تا عشق كوچولوم خوب بشه ايشالااا

                       

اينجا ماماني هوس پاستا كرده بود باباي سريع براش يه پاستاي عالييييي درست كرد و آرانم يه بهره يي برد كه خيلي دوست داشته

ديگه شيطون بلا خودش تنهايي ميره بالاي مبل

همه چيزم جمع كرديم رو ميز ولي بازم ميخواي بري رو ميز

اين ور نشد خوب اون ور ميرم

عاشقتونم كوچولوهاي دوست داشتني من

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (65)

مامان زهرا
30 اردیبهشت 92 22:37
ای شیطون بلا


رنگارنگ
30 اردیبهشت 92 22:59
سلام انشاالله سختیامیگذره وبا تولد یه نی نی دیگه عشق وصفا وشادی تو خونتون چندین برابر میشه .آران جونم دوست دارم عزیزم


سلام عزيزممممممم ايشالاااااا ميگذره
ممنونن
آتيلا جون و مامان شيما
30 اردیبهشت 92 23:27
سلام مرجان جون...
آخي الهي بگردم...
واي كه چه حس و حالي داري...
خدا قوت...
براي هر دو ني ني آرزوي سلامتي ميكنم...
در مورد آران كه ميخوندم انگار از آتيلا نوشته بودي
آتيلا هم دقيقا همينجوريه...
گاهي وقتها ميخوام گريه كنم از دستش
خيلي بهونه گير و جغ جغو شده...
ايشاا... كه ي برهه ي زماني گذراست...
مواظب خودت باش عزيزم...
مواظب فسقلي ها هم باش...


سلام شيماي مهربونم
قربونت مرسييي يه يه حسيييييييييي دارما
اره ديگه بايد بگذره
وروجكاي بلان ديگهههههه
مرسي عزيزممم
negar
31 اردیبهشت 92 0:03
سلام مرجان جون خوبین هر سه تاییتون رو میگم شما و آران و فنقله بادوم رو .
مراقب خوت خیلی خیلی باش تو رو خدا مراقب تازه وارده ما هم باش قربونش برم الهی من البته با داداش آران عزیزش.
دوستون دارم هزار تا


سلام مهربونم قربونت برم خوبيم

چشم حتما مواظبمممممممم
فدات شم حالا شايد دختر بوداااااا
متین من
31 اردیبهشت 92 0:36
سلام مرجان جان خوبی بهتری ؟ خیلی مراقب خودت باش استراحت وخواب به اون نی نی کوچولوی توی شکمت خیلی کمک میکنه با این که درکت میکنم پارسال سراران جان عمل داشتی هنوز خیلی وقت نیست باردار شدی و اران باید بغل کنی واقعا شرایط سختی داری ولی خدا داده خودش هم کمکت میکنه ولی از اون ور هر دوتای شون باهم بزرگ میشن اره عزیزم مشکل حادی نیست طبیعی هستش که جیغ میزنه اران و یه کم بی حوصله شده حتما واسه دندوناش متین هم یه مدت هم سرش زمین می کوبید وهم جیغ میکشید تا این کارومیکنه سریع بایک چیز دیگه سرگرمش کن تا سرش بیشتر نزنه زمین اگه حساس بشی بدتره باید سرگرمش کنی تا فراموش کنه
دوس جونم اران ببوس مراقب خودت ونی نی کوچولوت باش


سلام عزيزم قربونت خوبيمممم
مرسي حتما استراحت ميكنم عزيزم
اره بايد مدارا بكنم تا درست بشه
ولي خوب اخرش خوبه ديگه خدا كمك كنه
فدات شم عزيزممممم ببوس متين جونو
نرگسی
31 اردیبهشت 92 0:42

چی مامانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه نی نیه دیگه !!!!!!!!!!!
وااااااااااااای خدا .. عزیز دلممممممممممممم .. مبارکه .. ایشالله به سلامتی بیاد تو بغلت عزیزمممممممممم ..


بلههههههههه عزيزمممممممم
قربونت مرسييييييييي سلامت باشيييييي
گُـ لـ ی
31 اردیبهشت 92 0:54
خیلی زیاد نی نی ها رو دوس دارم و شما هم اون اول خیلی قشنگ نوشتی و دلمو آب کردی ..

ایشاالله که خدا هر دوتا رو براتون حفظ کنه ..

آران تویِ عکسی که داره از مبل میره بالا و دوربین رو نیگا میکنه خیلی ناز شده با اون موهای فر خورده ش ..



مرسي گلي جون مهربونمممممممم
ايشالا عزيزم
براي خودت ايشالاااا
اره بامزست
بهارک مامان آردا
31 اردیبهشت 92 1:30
الهی
بالاخره برای نی نی تازه هم شروع کردی به نوشتن
خدا هر دوشون رو برات نگه داره

آران هم که مثل آردا صخره نوردی میکنه که
خخخخخخخخخخخ


اره بهارك جونننننن
مرسي عزيز دلم ايشالااااااا
همچنين اردا جونمو
بوسسسس
مریم مامان عسل
31 اردیبهشت 92 5:33
وای الهی قربونت مرجان جونم.
آخه چقدر زوده که باردار شدی. منم خیلی دلم میخواست اما جرات ندارم دو تا بچه کوچیک با هم بزرگ کنم. شجاعتتو تحسین میکنم.
آینده ی خوبی دارن این دو تا کوچولو ها با هم. فقط خودت باید حسابی تقویت بشی و مراقب خودت باشی که بتونی این دو سه سال اولو که بیشتر از هر وقتی مراقبت میخوان بهشون برسی.
الهی داداشی یا خواهری این آران خان جیگر به سلامتی به دنیا بیاد خانومی.


خدانكنه مريم جونمممممممم
اره زوده ولي خوب خوب شد ديگه يهويييييييييييي باهم
اره ايشالا
مرسي چشم حتمااا
قربونت برم
ღبارانღ
31 اردیبهشت 92 9:57
سلام مرجانم...اخی دلم یه جورایی برات سوختا. ولی انیجا مال نی نی ارانمه ها..ازش شکایت نکن... من اون نی نی نیامده را هم دوست دارم چون مال مامان مرجان و بابا سامانه ولی هییییییییییییییییییییییییشکی آرانم نمی شه..


سلام عزيزمممممممم قربونت
هههه باشه شكايت نميكنمژفدات شم مهريونمممممممم
ღبارانღ
31 اردیبهشت 92 9:59
چون از شیر گرفتیش این کارها را می کنه. بمیرم..چقدر برای هر دوتون سخته..ولی تو اونو درک می کنی ولی اون مامانی را نه... خدا خودش بهت کمک کنه..


اره طفلكييييييييي
ايشالا زودي ميگذره
مرسي عزيزم ايشالا
ღبارانღ
31 اردیبهشت 92 9:59
دست بابایی درد نکنه..نوش جون مامانی...
مرجان اران خیلی لاغر شده ها.


قربونت مرسي
نه 1 كيلو لاغر شده
ღبارانღ
31 اردیبهشت 92 10:00
قربونش برم دیگه از دیوار راست بالا می ره ها...عزیزمه..


اره والا بلايي شدههههههههه
ღبارانღ
31 اردیبهشت 92 10:00
مرجانم خیلی مواظب خودت باش...قربونت برم...


قربونت برم چشم
mamanebaran
31 اردیبهشت 92 10:45
الهییییییییییییییییییییییییییییییییییی عزیزم اولین نوشته های خوشگلت برای نانای تو دلی مبارک باشه , فدای آران خوشگلم پسر ارشد خانواده بشم من
عزیزم خیلی خیلی مراقب خودت باش حق داری این روزا روزای سختین اما با توکل به خدای بزرگ به راحتی و شیرینی برات میگذرن , این
برای مرجان جون آران جون و مسافر کوچولومون


قربونت برم مهربونممممممممممم
چشم عزيزم حتماااااااا فدات شم
فاطمه
31 اردیبهشت 92 11:13
سلام مرجان جون.
واای مبارکه یه نینی دیگه.
خیلی خوشحال شدم.
خصوصی داری عزیزم.


سلام عزيزممم
مرسي ممنونننننن
مژده مامان بهراد
31 اردیبهشت 92 11:24
مرجان جونم سلام عزيزم حال نيني‌هاتون چطوره حال فندق جون چطوره روبراهه خيلي خوشحالم كه اين همه صبوري اين آران ووروجكككككككككككك ما چطوره چقدر اين بچه ناز و شيطون بامزه شده.خدا ببخشه براتون
آران جونووووووووووووو از طرف من ببوسسسسسسسسسسسسسس مراقبت از خودت داشته باش خانم خانما حتماً بخور كه ضعف نكني دينگ دينگ راستي ميخوام بهراد رو جمعه براي اولين بار ببرم آتليه ممكنه تو جشنواره عكس شركت كنه حتماً نيازمند راي شما دوستان هستم فدات بشم


سلام عزيزمممممم
خدارو شكر قربونت برم خوبيم
مرسي عزيزم
اخي به سلامتيييي باشه عزيزم حتما:
مامان کیان
31 اردیبهشت 92 12:09
مرجان جان از شیر گرفتن بحرانی ترین مرحله تو زندگی بچه هاست بچه ها تو این مرحله
لجباز میشن باید خیلی مراعاتش کنی خیلی نوازش کنی .آران خوشگلم رو میبوسم


بله دقيقا بايد حواسم باشه
قربونت عزيزم
رضوان مامان رادین
31 اردیبهشت 92 12:31
مرجان جون ایشا... نی نی نازت سالم میاد بغلت و همبازی خوبیم واسه آران گلم میشه...آران هم احتمالا بهانه هاش واسه اینکه از شیر گرفته شده..طبیعیه به مرور زمان بهتر میشه..مواظب خودت و آران و جوجه طلایی باش



قربونت برم رضوان جونم ايشالاااااااا
مرسي عزيزم چشم
مامان اهورا
31 اردیبهشت 92 12:59
عزيزم چه روزاي سختي رو مي گذروني و لي انشاله همه چي به خوبي مي گذره و خرما كوچولو صحيح و سالم و توپول موپول به دنيا مياد و جمع گرمتونو گرمتر ميكنه . صبور باش عزيزم


ايشالا عزيزم ممنونمممم
elnaz mami benia
31 اردیبهشت 92 13:48
marjan ye ninidge...........................
bache bekhodet esterahat mididaiiiiiiiiiiii mubarket bashe aziam eterahat kunnnn


بله عزيزممممممممم
استراحتم ميكنيم بعداااااا
مرسي عزيزم
ثریا
31 اردیبهشت 92 15:09
سلام عزیزم خیلی مواظب خودتون باشید آران هم چند وقت دیگه آروم میشه خوب سخته دیگه شیر نمیخوره


سلام عزيزمم ايشالااا
مامان بردیا
31 اردیبهشت 92 15:18
مرجان عزیزم: چند بار برای عرض تبریک به خاطر چهارمین عضو خانواده گلت خدمت رسیدم اما بلاگفا با من همکاری نکرد.دوباره میگم: قدمش مبارک باشه عزیزم
این روزای سخت هم میگذره و حاصل شیرینی داره برات انشاا...
فقط از راه دور دعا میکنم برای سلامتی تو و فرشته های نازنت .ببوس آران کوچولوی نازنین رو


مرسي مهربونممممممم
قربونت برم عزيز دلمممممم ايشالااااا
خيلي لطف داري
مامان سونیا
31 اردیبهشت 92 15:34
واقعا سخته وقتی حرفاتون رو خوندم دیدم چقدر صبور و شجاعی خدا کمکت کنه و بهت صبر و قوت بده البته خدا همیشه اول صبرش رو میده و همیشه هوای بنده هاش رو داره توی این دوران خدا صدات رو میشنوه هرچی که میخوای از خودش بخواه انشاالله یک نی نی سالم و تپل به دنیا بیاری



مرسي عزي دلم قربون محبتت
ايشالااااا
سونيا خوشگلمو ببوس
مامان ایمان
31 اردیبهشت 92 15:50
ای شیطون بلا اون بالا ها چیکار می کنییییییییییییی خاله فدات بشههههههههههه مرجان جون ولی من می گم این کوچولو دخملههههه خدا خودش حفظش کنه مواظب خودت باششششش


حسابي شيطون شده هاااااااا
خدانكنه عزيزمممم
ايشالا خداكنهههههههه
مامان ملینا و کوروش
31 اردیبهشت 92 15:53
وای خدای من خیلی ذوق زده شدم مبارکه مرجان جونم خیلی مراقب خودت باش عزیزم الهی خدا خودش دوتاشون رو برات حفظ کنه آرن جونمو و خرمای شیرینمو ببوس عزیزم بوسسسسسسسس


قربونت برم عزيزم ممنون از لطفت
بهاره مامان ونداد
31 اردیبهشت 92 16:05
عزیزم میدونم خیلی سخته ولی خیلی باید مراقب باشی اخه این کمر درها ممکنه خطر ناک باشه به دکترت گفتی
ولی نترس هر چی که هست امیدوارم موفق از پس جفت نینی هات بر بیای
راستی فکر کنم نینیت دخمل باشه اخه دخمل ها حرکت اولیه اشون مثل نبض میمونه



اره خيلي سختهههه
اره ميگم ولي چيزي نيست واسه بغل كردن ارانه
ايشالا عزيزم مرسيييييييي
جدي خدا خدا از دهنت بشنوه
لیلا جواهری
31 اردیبهشت 92 16:45
سلام . آران قلمبه و خرما کوچولوووو رو ببوس.


قربونت برم ليلا جونن
مامان بنيتا
31 اردیبهشت 92 17:11
مرجان جون خيلي زيبا از حست براي ني ني نوشتي اميدوارم كه درد كمر و دلت زودتر خوب شه
براي آران نازم


قربونت برم سحر جون مرسيييييييي
ايشالااا خداكنههههههه
بوسسسسسس براي بنيتاي نازم
مامان زهرا
31 اردیبهشت 92 17:30
بی زحمت بیا خصوصی برات رمز گذاشتم


مرسي عزيزمم
حنانه
31 اردیبهشت 92 17:37
سلام مامان مرجان خوبی؟آران جون خوبه؟
نی نی کوچولوت چطوره؟؟؟
منم خیلی دلم برات تنگ شده اما موقع امتحانمه نمیتونم زیاد بیام نت


به به سلام خانومممممممممممم
قربونت خوبيم خدارو شكرررررر
اخي عزيزم ايشالا امتحانات به خوبي تموم بشه
مامان سانلی
31 اردیبهشت 92 18:09
عزیزمین هر سه تاتون
اول ارانی که دندوناش اذیتش میکنه
دوم نی نی فندق که داداشی فشارش میده
سوم هم مرجان جون که اون دو تا فشارش میدن
قربونت برم اران جون مخصوصا تو عکس اخری
مرجان جونم ما تهرانپارسیم.160 غربی...نزدیکین واقعا به ما؟
کجایین شما..زود بیا بگو بهم


سلام عزيزم قربونت برمممممممم از طرف 3 تاييموننننن
خدانكنه خاله جوننننننن
جدي چه خوب اومدم اومدم:
مامان الیناجونی
31 اردیبهشت 92 19:04
سلام عزیزم الهی بگردم مامان جون دو فرشته [قلب انشاا... این روزها به خوبی طی بشه و فرشته دوم رو هم همینجا ببینیم فکر میکنم حس خوبی باشه داشتن یه فرشته دیگه مگه نه؟؟
خیلی مراقب خودت باش مرجان جوون


سلام عزيزمممممم
قربونت برم ايشالااااااا
ممنونم
majede
31 اردیبهشت 92 19:20
vaaaay che ghashang nveshtin az ehsaseto0n
eshala hame in sakhtia zo0d tamo0m mishe o 2ta ninie naz mimo0ne barato0n
khaste nabashi madare nemo0ne


مرسي ماجده جونننننننن
قربونت مهربونممم
مریم (مامان آرین )
31 اردیبهشت 92 21:31

برای آران جووووونی و نی نی خوشگلتتتتتت


مرسيييييييييي
مامان آراد(خاطره)
31 اردیبهشت 92 23:15
سلام عزیزم........وای چقدر قشنگ و با احساس نوشتی....
خانومی میدونم سختته ولی بیشتر مواظب خودت باش....
ولی اینم بدون که خدا خودش از بچهامون خیلی خوب نگهداری میکنه......
قربون اون خرما کوچولوتم برم که بی صبرانه منتظر ورودشم...
اران جونمم که هیچیییییی عاشقشمممممممممممممم.....با شیطونیاش بیشتر خوردنی شده.......قربونش برم که عزیز دردونه یکم زود از تخت افتاد
عوض من ببوسشششششششش


سلام خاطره جون قربونت برم ممنوننننننننن
خدانكنه عزيزم مرسييييييييي
ماهم عاشقتونيمممم
فدات شم مهربون
اراد خوشگلمو ببوسسسسسسسسسس
مامی امیرین
31 اردیبهشت 92 23:54
سلام.من بازم اومدم تا از حال و روز این آراد توپولی و نی نی تازه وارد با خبر بشم.خدا رو شکر که خوبین.مامانی به خاطر از شیر گرفتنش.پسر من 2 سال و 45 ماهش بود که شیشه رو ازش گرفتم .ولی تا الان که 1 ماه گذشته متوجه بد اخلاقیاش میشم.خدا کمکت کنه.سخته.ولی به جاش یه 2 3 سال دیگه راحت میشی و بچه هاتم همبازیای خوبی برای هم میشن.


سلام عزيزم قربون محبت لطف كردي عزيزممممممم
اخي چه بد عزيزمممممم
اره ديگه بعدن خوب ميشه باهم هستن
رها مامان راستین
1 خرداد 92 0:44
ای جونم آران خوشگل دادش میشه عزیزم خصوصی داری


مرسي رها جون ممنون
مامان آنی
1 خرداد 92 1:29
سلام مرجان جون خوبی ؟ خیلی خیلی مواظب خودت باش عزیزم تا ضعیف نشی ایشاله که به سلامتی این دوران رو طی کنی و آران جونی هم دوباره مثل روزهای قبل آروم بشه قربونش برم با اون شیطونی هاش و پاستا خوردنش


سلام اني جون
قربونت برم خوبيم
سلامت باشي عزيزم مرسييييي
خدانكنه عزيزمممم
مامان بنیتا
1 خرداد 92 2:40
مرجان جون اولین پست برای نی نی کوچولو رو خیلی زیبا نوشتی..ایشالا خدا دوتا گلت رو برات حفظ کنه
وای بنیتا هم وقتی عصبی می شه سرش رو می زنه به زمین منم خیلی ناراحت می شم این کارو که می کنه..کاش زودتر این عادتو ترک کنن
یه عالمه بوووووووووس برای آران جونم و مامان مرجان و کنجد کوچولو


قربونت برم عزيزمممم مرسيييييييي ايشالاااااا
اخي چه بد پس بنيتا هم اينجوريه
واقعا خداكنه زودتر ترك كنن
فدات شم
صوفیا مامان سامیار جون
1 خرداد 92 4:09
مرجان جون یه نی نی دیگه؟؟مبارک باشه گلم ایشالله به سلامتی وواقعا خسته نباشی.مواظب اران جون و نی نی تو راهیت باش گلم


بله صوفيا جون
مرسي عزيز دلم ممنونننن
مامان امیـــــرعلی (پســـرکــــــ شیطـــون)
1 خرداد 92 4:35
سلام عزیزم ...
الهی خاله فداتون بشه جوجه کوچولوهای من ...
قربون خرما کوشولو و آران عزیزم بشم
مرجان جونم مراقب خودت باش ...
دوستتون دارم عزیزای دلم ...



سلام عزيزمممممممممم
خدانكنه مهربونممممم
قربونت برم مرسييييي
چشم حتماا
ماهم كلي دوستتون داريم
زهرا
1 خرداد 92 10:56
مرجان جون خیلی نگران جیغ های آران نباش بعضی ازبچه هاتواین سن جیغ جیغومیشن مثل روژان هرچه بیشترمحلشون بزاری بیشترجیغ میکشن ومیرن رواعصاب .خیلی اهمیت نده خودبه خودفراموشش میشه
مواظب خودت ونی نی باش


بله ديگه بايد بي محلي كرد
مرسي عزيزممم ممنون
ارغوان
1 خرداد 92 13:18
ایشالا که نی نی فنقلی صحیح و سالم به دنیا بیاد و کوچولوی دوست داشتنی مثل آران....من جیگر شوما رو بشم که از در و دیوار بالا میری آخه فسقلی آخه تپلی خوشمزهای جانم با اون پاستا خوردنش معلومه حسابی خوشش اومده...میبوسمش


مرسي ارغوان جون ايشالااااا
فدات شم مهربونممممم
خوشگلارو ببوس
صبا خاله ی ایسا
1 خرداد 92 15:25
عزیزم انشاالله به سلامتی نی نیمون خرما کوچولو به دنیا بیاد
اران جونم خاله میوفتیاااااااااا
بیا پایین خاله


مرسي عزيزم ايشالاااا
چشم خالهههه:
سمیرامامان پرنیان
1 خرداد 92 16:46
عزیزم واسه دلدردت که به پهلو دراز بکش و چشاتو ببند و استراحت کن چون سنگینی بلند میکنی دل و کمرت درد میکنه و نباید بلند کنی...حداقل سعی کن ....نگران نباش انشاالله که به خوبی میگذره....پرنیان هم جیغ جیغو شده به خاطر دندوناشونه....مواظب خودت باش


مرسي عزيزم از راهنمايييت
اره بايد مراعات كنم
اي بابا پس همگاني شدهههه
مرسي عزيزم
فلوریا مامان دیانا
1 خرداد 92 18:47
قرونت برم با اون پاستا خوردنت
شیطون بلای خالهههههههههههه


خدانكنه خاله جون
حامی
1 خرداد 92 20:33
لحظه هاتون همیشه به شیرینی این روزها باشه...


مرسي ممنوننننننن
♥ نیم وجبی ♥
1 خرداد 92 20:52
واقعا سخته برات مرجان جونم اینطوری هم باید هم به آران جونی برسی هم به این فسقلی
ایشالا که همه جیز خوب پیش بره دوست من
فدای آران خوشگلم بشم چقدر وروجک شده


قربونت برم عزيزم
اره بخدا خيليييييييييييي
خدانكنه نيكوي مهربونمممممممممم
ناهید
1 خرداد 92 21:18
سلام عزیزم مواظب خودت و کوچولوهات باش.ایشالا همیشه سالم باشید.


سلام عزيزم مرسييي
پرهام ومامانش
1 خرداد 92 21:42
جفتشون همیشه سلامت باشن برای دوتاشون


مرسي مهربونمممم
مامان آروین
1 خرداد 92 21:58
عزیزززززززززززم خیلی خوشحال شدم . انشالله به سلامتی نی نی گلتون به دنیا می یاد و آران جونی صاحب یه برادر رفیق و همبازی و یا یه خواهر دوست داشتنی گوگولی میشه
امیدوارم زندگی 4 تاییونن پر باشه از خاطرات شیرین و به یاد ماندنی .


مرسي عزيز دلممممممممم قربون محبتتتتتت
مرسي از دعاي قشنگت عزيزمممممممم
هیراد و عمه لیلاش
2 خرداد 92 0:50
دعا میکنم هم خودت هم آران جونی هم توراهی نازنازیت سلامت باشید
راستی پیشاپیش روز بزرگ مرد کوچک ، آران جونم مبارک


مرسي عزيز دلممممممممممممم قربونت
مامی امیرین
2 خرداد 92 10:09
ممنونم خانمی..منم آران جون خوشگل و لینک کردم.


الی مامی آراد
2 خرداد 92 15:39
الهی من بگردمت با این احساس قشنگت انشالله که نی نی کوچولوی دومون سالم به دنیا میاد و همبازی این شیطون بلای خودم میشه


فدات شم سلامت باشيد عزيزم
شادي مامان آرين
2 خرداد 92 15:52
مرجان عزيزم خدا قوت
آفرين كه نميذاري درد وكار و بچه داريو...از يادت ببرن كه چيزايي كه داريو داري بخاطرشون يه سري چيزا رو تحمل ميكني خيلي با ارزشن و ارزش تحمل سختيها رو دارن
واقعيتش من نميتونم
براي همتون از خدا سلامتي ميخوام و اميدوارم هميشه كنار هم شاد باشين
روز مرد هم مبارك


قربونت شادي جوننننننن
مرسي عزيزمممممم سلامت باشيد
مانا-مامان آویسا
2 خرداد 92 18:13
وای مبارکه مرجان جون
آران عزیز نازم را ببوس خوش بحالش که دیگه تنها نیست


قربونت عزيزمممممممممم
شقایق مامان آرشا
3 خرداد 92 10:06
ایشالا نی نی به سلامتی به دنیا میاد مرجان جان یکی از دوستانم مثل تو بچه هاش فاصله سنی کم دارد اوایل یه کم سخت بود اما الان هم بازی خوبی برا هم هستند تازه یادمه وقتی دومی را بارداز بود اولی همیشه تو بغل رو شکمش بود اما دومی قوی تر و کپل تر هست دوست داری ببینیشون تو دوستان من سایت سیام و رهام رو سر بزن.


مرسي عزيزممممم ممنون
ااا جدي چه بامزه ممنون كه گفتي
sara
4 خرداد 92 12:07
سلام
تبریک می گم
امیدوارم هر سه تایی تون شاد و سلامت باشید.
نی نی ها وقتی آدم رو غافلگیر می کنن شیرین تره .


سلام عزيزم مرسييييييي
بله واقعااااا
مامان نازی
4 خرداد 92 12:56
مبارکه عزیزم.اران جون چقدر بزرگ شده الهی همیشه شاد باشین گلم.


مرسي مهربونممممممممممم فدات شم
zohre,mamane kiyan
5 خرداد 92 15:50
مرجان عزیزم ان شالله سلامت باشی و به سلامتی چند ماهه دیگه یه کوچولو ناز مثل آران که به بابا و مامان و داداش میبره و کلی ناز میشه
مراقب خودتون باشید خانمی


قربونت برم زهره جون ممنوننننن
مامان رخي
6 خرداد 92 4:58
خاله جيگر هردوشونو بخوره آراني و اون تو دليت مرجان جون مامان موفق و مهربون دوستت دارم
مرجان الان كه اينقدر زود زير دلت ميزنه حرفمو پس ميگيرم و ميگم صد در صد آران آبجي دار ميشه اميدوارم ضايع نشم ههههه


قربونت برم مهربونممممممممممممممممم
اا جدي ايشالاااااااااا نه ضايع نميشي
خاله سولماز(مامانی آرتین)
8 خرداد 92 4:08
وایییییییییییییییییییییییییی خدا جون آران داره داداش میشه

تبریک میگم عزیزم انشاا... به سلامتی

منم خیلی دوست داشتم امسال دوباره باردار بشم ولی چون آرتین خیلی شیطونه تصمیمم عوض شد.خیلی مواظب خودتو کوچولو باش.میبوسمت


قربونت برم عزيزمممممممممم مرسي سلامت باشي دوستممممم
اخه عزيزمممممم
ارانم زلزله شده
فدات شم ممنون
صفورا مامان آوا
14 مرداد 92 11:58
عزیزم خیلی از پستاتو خوندم امیدوارم خدا کمکت کنه بارتو به سلامتی زمین بذاری و به اران جوونم کمک کنه که با وجود نی نی جدید توجها بهش کم نشه و بهش سخت نگذره اما خوشحال باش خدا بهت لطف کرده نمیشد که لذت دختر دار شدنو نچشی حالا دیگه جنستم جوور شد ایشالا به سلامتی جفتشون بزرگ شن و قدر این مامان خوبشونو بدونن برای سه تاتون


مرسی عزیز دلمممممم ممنوننن
سلامت باشیی
اره دیگه واقعااا دختر یه چیز دیگستت
ممنون از محبتت
صفورا مامان آوا
14 مرداد 92 11:58
راستی لینکت کردم


مرسی عزیزمم منم لینکتون کردمممم