یه دنیا حرف یه دنیا دلتنگی یه دنیا خستگی با یه عالمه چیزای دیگه.........
سلام عزیزممم سلام جونم سلام آرانم عشقم نفسم عزیز دلم خیلییییییییی خیلی خیلیییییییی تنگ شده بود بیام و برات بنویسم ولی نه میتونستم بیام چون نمیزاری نه حالم روبه راه بود و اینکه خیلی خستم خیلییییییییییییی اولین باریه که انقدر طول کشید که برات بنویسم و از شیطنتات بگم عزیزم ببخش منو نازنین پسرم
دومم سلام به باران کوچولوی ناز نازی خودم که وقتی تو دلم لگد میزنه من انقدر ذوق میکنم که انگار دفعه اول حامله شدم و وقتی تکونای خوشگلتو حس میکنم قند تو دلم اب میشه و میفهمم خوبه خوبییییییییییی عسلممممممممممممممممممم
جونم برات بگه آرانم که انقدر حرف دارمو اتفاقات افتاده که بخوام بگم کلیییییییییییییی میشه ولی خلاصه شو میگم که اونم بازم میدونم خیلیه
گل گلی من نمیدونم چرا اخه انقدر بد دندونی هم خودت اذیت شدی هم مارو خسته و اذیت کردی بمیرم برات لثه هات انقدر باد کردن که نگوووووووو انقدر اذیت میکنی میکنی باورتتتتتتتتتتتتتت نمیشه جیغ میزنی گریه میکنی لج باز شدی البته میدونم یه سریش واسه اینه که میخوای حرف بزنی نمیتونی یه سریشم برای شیطنتای بچه گانته عزیزمممم ولی با این همه من خیلی کم طاقتم شدم
انقدر گاززززززززززززززز میگیری خدا وکیلی دستام کبوده و زخم شده انقدر با پا میزنی تو شکمم که نگوووووووو با اینکه میتونی دیگه راه بری ولی میریم بیرون وقتی میزارمت راه بری بهانه میگیریو باید بغلت کنم وگرنه بیچارم میکنی منم از شدت دل درد دیگه تلف میشم واسه همین پشت دستمو داغ کردم تنهایی نیام بیرون مگر با بابات باشیم
2 هفتست میخوام ببرمت مشاور ولی از شانس من نیست این هفته ایشالا میبریمت
خیلی خستم خیلییییییییی حتی فکرشم نمیتونی بکنی درکشم برات سخته بعضی وقتا انقدر گریه میکنم که بابات از دست تو عصبی میشه ولی میگم ارانم که گناهی نداره البته بخاطر بارداریمم هست خیلی حساس شدم و خیلیییییییییییییی گریه میکنم
ساعت خوابت که کلا عوض شده اگه ساعت 12 شب بخوابی 3 بیدار میشی تا 7 صبح حتما باید تا 2 بیدار باشی که بعدش بخوابی اونم تازه بعضی وقتا دوباره 3.30 بیدار میشو تا صبح حال منو جا میاری
الهی برات بمیرم عزیزم ببخش که طاقتم کم شده ولی بدون تموم میشه عزیزم و من دوباره شنگول میشمو از این حال در میام
دلم برای بارانم میسوزه که نمیتونم خوب به خودم برسم هر چند که حواسم هست ولی بازم نسبت به اینکه سر تو باردار بودم حواسم خیلی بود الان کمتره دلم بیشتر برای تو میسوزه که الان اوج شیطنتاته و دوست داری بازی کنی ولی من یه کوچولو که باهات بازی میکنم خسته میشمو دلم درد میگریه
دل دردام انقدر زیاد شدن که نگو خیلییییییی اذیتم میکننن
خدارو شکر که باز مامانی میاد کمک بابا هست یا ددی اینا هستن ولی باز همه چی رو دوش خودمه انقدر گریه دارم که نگو خیلیییییییییییییییییییییییی
ولی ارانم به جون تو که از دنیا برام عزیز تری و اگه دروغ بگم لال بشم با تمام این همه خستگیو دل دردو اذیت هیچ وقت ناشکری نکردم همیشه خدارو شکر کردمو گفتم خدایا اگه من بد اخلاقی میکنم ببخش منو و فقط صبرمو زباد و کنو تحملشو بده
همیشه میگم واقعا راضیم از داشتن تو و از وضعیت الانم که هر چند بر وفق مردام نیست ولی راضیم که بارانو دارمو جفتتون هستینو دارمتون خدایا شکرت شکرت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
همیشه و همیشه طبق عادتم برای همه دعا میکنم که از این شیرینی زندگی بهره مند بشن هر چند که اذیت بشن
عسل من الهی فدات شم از همه اینا که بگذریم میرسیم به کارای خوشگلتو که روز به روز هزار ماشالا عسل تر میشیو کارات جذاب میشه و شیرین
حرف زدنت تغییری نکرده هر چقدر بهت میگم به دهنم نگاه میکنیو بازم حرف خودتو میزنی به خواب غذا بازی میگیی بببببه البته اگه خیلی تشنت باشه داد میزنی ببببببببببببببببببببببببب اگه گرسنه باشیم داد میزنی ب ب ب بهههههههههههههههه
دایی و ددی همه همون دالیه و چیزه و دهه همه منظورت کار بده
زیه هم این چیه هستش؟ تازگیا وقتی پی پی میکنی دماغتو سفت میگیری یا میگی اه بدو بدو میری دم حموم که بشورمت
عاشق قایم موشکو سر سره بازی و اسب سواری توپ بازی هستی و اینکه قایم شیم بترسونیمتو داد بزنی بترسی فرار کنیو عاشق یه چیز خطر ناک اونم برق و سیمو پریز
سوار اسبت که میشی یا سوار هر چی تکون بخوره میگی دتیس من میمرم برات چون سینت میزنه و توک زبونی میشی
هزار هزار ماشالا خیلی تو درد مقاومی و اصلا سر زمین خوردن یا وقتی به جایی میخوری گریه نمیکنی فقط جایی که ضربه دیده خودت میمالونی مگر اینکه خیلی بد بخوری زمین و گریه کنی
از وقتی از سر سرت بالا میری دیگه میارمش تو حال جلو چشم خودم باشی که اتفاقی برات نیوفته
هفته پیشم بردیمت ارایشگاه بلاخره هوراااااا موهاتو کوتاه کردیمبعدشم رفتیم سرزمین عجایب بازی کردی عشق من
از کارای دیگت بگم که دائم دم دری درو باز میکنی میبندی عاشق در باز و بسته کردنی وقتیم که من یادم میره قفل کنم خودت قفلو میخوای بچرخونی ادای منو در بیاری ماشالا باهوشم هستی بلد شدی تلویزیونو لب تابو همه چیو خاموش روشن کنی یا زنگ تلفنو از رو دستگاهش بلدی عوض کنی که من موندم اینو چجوری یاد گرفتیییییییییییییی تا ببینیم کی اینارم مثل لب تاب میترکونی
خلاصه روز به روز بزرگتر و جیگرتر میشی ولی از جیغ جیغا و اذیتات کم نمیشه فدات بشششششششم قل قلی خودممممممممممممممم
ایشالا شنبه هم وقت دکتر دارم ببینم باران جونم در چه حاله
الانم کلی عکس دارم که بعد مدتها برات میزارم
اینم از باران 22 هفته یی خودم که الان 27.7 سانته و حدودا 450 گرمه قربونت برم کوچولوووووووووووووووو
برای اولین بار حوله حمامتو تنت کردم کلی گریه کردی منم پشیمون شدم گفتم همون حوله بپیچم فعلا دورت کافیههههههه
اینم از اسب سواری عشقم با دتیس دتیس کردنش
یه دقیقه نمیتونم تنهات بزارم گذاشتموت تو صندلیت رفتم غذاتو بیارم بهت بدم برگشتم دیدم اومدی بالای میزززززززززززززززز
واسه همین چیزا موهاتو زدیم دیگه که نری گل سر بزنی
کلا عشقت اینه یا با وسایل اشپزخونه بازی کنی یا با عطر و وسایل من
بلاخره به ارزوم رسیدم با وسایله خودت سر گرم بشی که اونم یه کم دوام داشت
اینم اران شیطون ما در حال سر سره بازی کردن خطرناک همراه با عمو پورنگ عزیزش
یه روزم رفتیم خونه عمه پریسا اینا پرند 16 روزه رو ببینیم
اقا اران خوشگلم با موهای کوتاه تو وقتی رفتیم سر زمین عجایب
ماشینه تکون میخوره تو هم میگی دتیسسسسسسسس
اول بررسی میکنی چی داره چی نداره
اینم اخر شبه با تمام وجود خوابت میومد ولی پلک نمیزدی عمو پورنگ میدیدی
و یه عکس صحنه دار که از بس بامزه بود دلم نیومد نذارمش
عاشقتم فندق مامانننننننن از ته ته قلبم میگم پسر دوست داشتنیم