روز شمار تولد بارانم / آتلیه/روزای ما
سلام گل پسر خوشگلمممممم عزیز دلممممم ببخشید مامانی این چند وقت تنبل شدم نه وقتشو دارم نه حالشو دارم عزیزمممم ایشالا زایمان کنم حالم خوب بشه و این دردای بد من تموم شه میشم بازم مامانی فعال و شیطون عشقم
باران خوشگل مامانی هم که ماشالااااااا به جونش بیاد دیگه جاش کم شده و هی شیطونی میکنه و تکون میخوره و نمیزاره مامان بخوابه و دردای همیشگی که ماه دردم بهش اضافه شده که دیگه عادت کردم بهشونو یه چیز عادیه برام
پنجشنبه هم ایشالا خاله سمیرا زایمان میکنه و امیر سام خوشگلمو میبینم
و خودممممممممم ایشالاااااااااااااا 26 روز دیگه زایمان میکنم 10 آذر و کارم شده روز شماری و خط زدن تاریخ که به روز موعود برسم
بلاخره من و بابا تنبلیو کنار گذاشتیم و امروز رفتیم آتلیه که عکس بگیریم ولی واییییی که چه کردی بیچاره شدیم انقدر نق زدی جیغ زدی اذیت کردی بیچاره شدیم و پشیموننننننن خدایی تا وقتی که یکم عقلت برسه و اذیت نکنی عکس نمیریم بندازیم انقدر استرس داشتیم که عکسا اونجور که میخوام نشدن
ولی باز همین که انداختیم جای شکرش باقیه و ایشالا 12 اذر 2 روز بعد زایمانم آماده میشه
دیگه برات بگم عشقم که نسبت به قبل خدایی جیغات نصف شده مگر اینکه چیز خاصی بشه یا نذاریم کاری بکنی و دیگه اینکه کلا روز به روز بهتر میشی خدارو هزار مرتبهههههه شکر اذیت خاصی نداری دیگه و ترسی که داشتم تو شاید همینجوری اذیتی بمونی عملی نشد
وهزار ماشالا که عاقلتر شدیو یه سری چیزا رو میفهمی و کارم خیلی آسونتر شده بهت میگم دماغت کو صورتتو جمع میکنی فین فین میکنی میگم گوشت کو گوشتو میکشی زبونت کو زبونتو در میاری و میگم دستت کو دست میزنی ولی هر چی مو و چشم و پا رو بهت میگم میخندی انجام میدی ولی دیگه تکرار نمیکنی
جلوی کسی هم بهت بگم خجالت میکشی و دستتو میزاری رو چشمت میخندی سرتو قایم میکنی فدات شم تازگیا رقصت بهتر شده و دستاتو تکون میدیو کمرتو تکون میدی قر میدی عزیزمممم
اخلاقت تو خونه زمین تا آسمون فرق داره با بیرون اصلا فکرشو نمیکردم ولی بیرون یا مهمونی که هستیم خیلی خجالتی هستی و تقریبا آروم اگر بچه هم داشته باشن تو یا باهاش بازی میکنی یا کاری بهش نداری برای خودت بازی میکنی اگرم هل بده تورو یا حتی بزنتت تلافی نمیکنی تازه گریه هم نمیکنی میری تو فاز خودت برای خودت حال میکنی
در صورتی که من فکر میکردم جیغ جیغو باشی یا مثلا اذیت کنی و تخس بازی دربیاری ولی خدارو شکرررررررررر که خوبی البته باید بزرگتر بشیو باز ببینیم اینجوری میمونی یا نه
چند روز پیشم خونه ددی اینا با عمه پریسااینا بودیم که وقتی پرند دختر عمه پریسا رو بغل میکردیم اولش خوب بودی ولی بعدش خیلییییییییییی جیغ میزدیو میومدی طرفمون اویزون ما که بغلت کنیم یا میرفتی رو کریرش میخوابیدی تا تکونت بدیم ماهم که واییییییی یه حالی داشتیممم نگو واسه همین بابا زودتر رفته نی نی لای لای برقیه که تکون میخوردو اورده بالا که باهاش بازی کنی برات عادی بشه قرار شده بعدشم کریرو بیاره که بازم برات عادی بشه که اون موقع خیلی حساس نباشی رو وسایل باران
واینکه عاشقتم پسرممممم عاشق مهربونیتو بوس کردنتو محبتتم با اینکه خیلی کوچولویی ولی قشنگ با کارات فهموندی که پسر قدر شناشی هستی کاری که انجام میدیم بوسمون میکنی یا اگه کارت بد باشه سریع میایی با زبون خودت از دلمون در میاری و تن تن ناز و بوس میکنی
خدایاااااااااااااای خوبم شکرت شکرت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت برای همه چیز
باران خوشگل 34 هفته یی خودم که حدودا 45.5 سانته و از 2 کیلو بیشتره و داره کم کم خودشو آماده میکنه برای اومدن
برای اولین بار حوله حموم سرت کردیم که کلاااااا عاجزی و به زور گذاشتیم سرت که عادت کنی
اینجا فرار میکردی لباس تنت نکنیم
الهی فدات شممممممم خوابت میمود و محو عمو پورنگ بودی
تا اومدم عکس بگیرم حول رو از سرت کشیدی ولی من بازم گذاشتم سرت
داشتیم میرفتیم آتلیه مگه میزاشتی آمادت کنیم
اینجام گفتم آران دماغت کوووووو فین فین کردی
بر خلاف قبل که خیلی از استخر توپ میترسیدی الان خیلی دوست داریو پرتت میکنیم کلی خوشت میاد
و جای همیگی خالیییییییییییییی کلی دلم کیک میخواست که یه بار توی یه سایتی دیده بودم دوست داشتم درست کنم یهو هوس کردمو دست به کار شدم هر چند کلی وقتمو گرفت ولی خیلی خوشمزه شده بود بخدااااااا
تمام خوبی ها را برایت آرزو میکنم
نه خوشی ها را
زیرا خوشی آن است که تو میخواهی
و خوبی آن است که خدا برای تو میخواهد