دختر 45 روزه /پسر628 روزه /و اتفاقای بدی که گذشت
سلام عروسکای قشنگممممم نفسای من عمرای من
خدارو شکر مریضی وحشتناکککککککککک تموم شد واقعا بد بود خودم
تب داشتم باید از بارانم مراقبت میکردم سامانم مریض اران باز بهتر بود
ولی باران خیلیییییییییییییییی بد بود که دیگه اونم گذشت و
تموم شدو ایشالا دیگه بااران و ارانم مریض بد نشن
جونم براتون بگه انقدر سرم شلوغه با وجود شما که واقعا وقت اضافه
یی نمیمونه که برای خودم که دروغ نگم به جز اینترنت و النگ دولنگای
مربوط به خودش تفریحی ندارم
یه محاسبه گر روزای سن بود که سن شمارو زدم از دقیقه و ساعت و
روز و ماهشو گفت خیلی باحال بود
آران خوشگلم 1سال و 8 ماه و 28 روز
معادل 1 سال .20 ماه.628روز.15047ساعت.902820 دقیقه و
54169200 ثانیه
باران خوشگلم1 ماه و 15 روز
1ماه.45روز.1056ساعت.63360دقیقه و 3801600 ثانیه
دیگه بگم که 3مین دندون نیش اقا آرانم با جیغای خفننننننننننن نمایان
شد مونده 1دونه نیش دیگه کلا الان15 تا دندون داری
بارانم از وقتی 40 روزش گذشته هوشیارتر شده و تا میخوابونیمش
اوایل خوابش که باشه اران جیغ میزنه و باران بلند میشه
باران خوشگلم که کلا خواب نداره اصلاااااااااااااا خیلی خسته شدم
نمیدونم والا روزا همش بیداره با اینکه بغلشم نمیکنیم بغلی شده
باید رو پاهامون تکونش بدیم اگه یه دقه تکون نخوره واویلااااااااااا کلا
دیرم میخوابی من حتی به آران طفلکی هم نمیتونم برسم که اعصابم
بیشتر واسه این خورده
اونم جدیدن میبینه همش باران بغلمه خیلی گریه میکنه و میاد
میچسبه به پاهامو گریه میکنهههههههههههه که بغلش کنممم منم
دلم ریش میشه براش خلاصه واقعا روزای خسته کننده و سختی دارم
یا این بغلمه یا اون بغلمه یا جیغای جفتتون توی مغزم
نمیدونم بلاخره این روزه میگذره و روزای خوب میرسه ایشالاااا البته
1.2 سال اینده
بازم ناشکر نیستم 2تا فرشته خوشگل دارم سالم وصحیح
ماشالاااااااااااااااااااااااااا خدایا شکرتتتتتت
ولی نوزادم نوزادای قدیم والا باران که از اولش خواب نداشت احتمالا
اینم کپی ارانه و خواب بی خواب
دیگه بگم این چند وقته خیلی خطرا از گوشمون رد شد از جمله
مریضی و اتفاقای بد دیگه که من همش صدقه هم میزاشتمممممم
وگرنه هیچی و خدا بهمون رحم کردددددد خیلیییییییییی
چند روز پیش مشغول بازی بودی تو اتاقت که یهو صدای وحشتناکی
اومد که من داشتم میمردمممم سامانم پرید تو اتاق دیدیم
واییییییییییییییییییی دراورو و آینه افتادن زمین و اینه ریز ریز
شدهههههههه من داشتم غش میکردم چون دیدم صدای گریت
میاد ولی خودت نیستیییییییی وای به حدی حالم بد نشد که نگو که
دیدم تو پشت دراوری ترسیدی داریگریه میکنی و فقط ترسیدی البته
انگشتتم لای کشو مونده بود خلاصه فهمیدیم همه کشو هارو کشیدی
بیرونو اویزون شدی اونم برگشته که خدارحم کرد آینه عقب افتاد وگرنه
معلوم نبوود چی بشه
یه بارم شیشه شربت افتاد شکست و با اینکه جارو کرده بودم ولی
چند تاش مونده بودو وقتی سامان اومد خونه یه تیکه بزرگ رفت تو
پاش که خیلییییییییییییییییییییییی خون اومد وحشتناکککک خیلی
ناراحت شد بیچاره کلی درد کشید ولی خوب خدارو شکر که تو پای
آران نرفت چون همش بدو بدو میکرد
یه روز دیگه هم مهمونی بودیم نمیدونم چی شد باران از سر شب
انقدررررررررررررررررررررررررررررررررررر گریه کرد کرد و و شیرم بالا اورد که
نگو یه چیز عجیبی
خلاصه اتفاقایی بودن که تموم شدن الهی شکرررررررررررررررررر
آران نازم جدیدن متوجه شدیم به جز رفتارایی که اقتضای سنت هست
و شیطونیایی که میکنی و طبیعیه
خیلییییییییی پسر لجبازو حرف گوش نکنی هستی که دعا دعا
میکنم وقتی به حرف بیوفتیو عقلت بیشتر برسه رفتارتو درست کنیم
چون هر چقدر باهات حرف میزنم چون تو حرف نمیزنی هیچی به
هیچی
عشق من خیلی دوستت دارم عاشقتم ولی بعضی وقتا
انقدرعصبیم میکنی که داد میزنم سرت یا حتی رو دستت میزنم .
هر کارییییییییییییییییی بخوای برات انجام میدم بازی میکنیم بغلت
میکنیم هر چی بگی ولی تو یه کارایی میکنی که نمیدونم بخدا یعنی
همه بچه هااااااااا تو این سن اینجورینننن
10000ساعتم بازی کنیم تا خسته میشیم میشینیم انقدر جیغ میزنی
که نگوووووو
یا اگه کاری که دوست داری انجام ندیم وای غوغا میکنیییییییییییی
مشاوره و دکتر گفته بودن بزار انقدر جیغ بزنه که خسته بشه ولی
متاسفانه تو از اون دسته افراد نیستی 100 بار امتحان کردیم ولی تو
اصلا کم نیاوردیو دائم جیغ زدی که بلاخره ما کم اوردیمو خسته شدیم
دیگه موندم بخدا
اصلا خودت بازی نمیکنی حتما باید پیشت بشینیم دیگه من و سامان
تو خونه هم همدیگرو نمیبینیم چون یکی تو اتاق پیش تو هست
یکی هم پیش باران
خدا بزرگههههه اینم میگذره شکرررررررررررررررررررررررت خداجونم
اینم از حرفای دلم که بیشتر از ایناستتتتتتتتتتتتت ولی گوشه یی رو
بهت گفتم دلبندممممم
میرسیم سراغ عکسای خوشگلتونننننننننننننننن
جدیدن اران عاشق این شده خودش خودشو ببینه و عکس بگیریم
الهی فدات شمممممممممم
کوچولویی من و الان اران
چلوندن و له کردن و مهربونی آران نسبت به باران
اران عاشق این شده و دائم دستشه و کلی ذوق میکنه باهاش بازی میکنه
اینم وسیله جدید بازی اران خان که روشن میکنه و دنبال نورش بدوبدو میکنه
اینم از اینه شکسته
اینم باران خوشگلم از نوزادی تا 44 روزگی
عاشقتونمممممممممممممممم فندقای مامان