من هنوز فعالم در صحنه حاضرر :))
سلام گل پسریییی خودم آران نازممممممم عشقم همه وجودم که بزرگ
شدنش قشنگ تو چهره ی معصومش پیدا شده و من دلم میخواد
بخورمششششششششش
بعدشم سلام به دختر نازناز بلای خودم که سرتق شده و همششش بغل
میخواد منم همش گاز گازیش میکنممم
عشقای من جونم براتون بگه که من همچنان دارم بپر بپر میکنم و فعالم
ماشالااااااا ولی خوب کار خونه چت کردن با دوستان از همه
مهمتر بازی با تبلت و صد البته رسیدگی به شماها وقتی برای وبلاگ
نمیزاره
ولی جدی که دلم تنگ شده برای زودزود اپ کردن اول از همه بگم که
خدارو شکر بعد یک هفته خیلی خیلی بددددددددد مریضی شما ها خوب
شد الهی شکرررررررر و من داشتم تحلیل میرفتم دیگه بگم جدیدن
باران خانوم خیلییییییییی غر میزنه و گریه میکنه البته میدونم نصفش برای
دندونه خیلی بی قراره ولی خوب بغلی هم شدیاااا شیطون الهی
دورت بگردم که عاشقتممممممم خیلی خوش رو خوش خنده یی هزار
ماشالا وقتی گریه میکنی من و بابا از خنده ولوووووووو میشیم چون
انگار استارت ژیانه گریه کردنت ولی خوب من ضعف میکنم برات چون
خیلی عسلی به قول بابا هم دهنت مثل آ با کلاه میشه موقع گریه
ولی بازم میگم عاشقتیمممممممممممممممم
آرانم پسرکم وجودم با اینکه خیلی عاقلتر و باهوش و عسل تر شدی ولی
همچنانننننن جیغ های تو ادامه داره انقدر بامزه شدی که نگو دیشب
در یخچال باز کردم گفتی بب بب منم درو بستم محلت ندادم اخه دستم
بند بود دیدم تو رفتی یخچالو باز کردی کشو رو دراوردی گوجه بر داشتی
خوردی منم اینجوری بله به همین سادگی ...یا مثلا میگی
ببببببببببببببب یعنی آب باز خودت بدو بدو لیوان بر داشتی رفتی رو
نوکککککککککککککککککککک پا به سختی لیوانو گرفتی زیر آب سرد کن و
اب بر داشتی خوردی بله اینم به همین سادگی!! واقعا چیزای ساده یی
هستن ولی من خیلییییی تعجب کردم و خوشحال شدم که گلم بزرگ
شده جدیدن خودت تو اتاق میری سطل لگو رو بر عکس میکنی میری
روش و سی دی مورد علاقتو میزاری عسلم و حسابی هم ووروجک
شدیییییییییی دیگه بگم برات که پله هارو قشنگ بالا و پایین
میکنی غذاتو خودت میخوری البته خیلییییی کم تک و توک ولی من میخوام
از پوشک بگییرمت اما چون حرف نمیزنی واقعا سختههههههههههه مهد
کودکتم همچنان میری و خیلی دوست داریییییییی صبح به صبح بلند
میشی لباستو میاری تنت کنیم امان از روز تعطیل که نمیخواد بری تو چه
میکنیییییییییییی الهی بمیرم برات وقتی از مهد میایی چیزایی که یاد
گرفتیو اجرا میکنی ولی چون حرف نمیزنی من بعضیاشو سخت میفهمم و
دلم کباببببببببببببببب میشه برات عشقم
باران جونمم از هفته دیگه ایشالااااااا غذای کمکی رو با سرلاک شروع
میکنه دندونی هم تازه دستش میگیره و خوشش میاد این آب دهنش
که مثل رود خونهههههههههههههه میمونه اویزوننننننننننن
دیگه بگم یه اتفاق خیلی بد هم افتاد که اعصابم خورد شد پنج شنبه
یی رفته بودیم بیرون یهو دست اران میخوره تو چشم باباش و سامان تا خود
صبحححححح نخوابید از درد فرداش رفت دکتر دیدم بلهههههههههه
چشمش آسیب دیده خراشش عمیقه و عفونت کرده اگه تا 3 روز دیگه
خوب نشه دوباره عمل میخواد بیچاره سامان این چشماش بیچارش کرد از
بس عمل کرد
عسل مامان با موهای سشوار کشیده
عزیز دلم در حال سی دی گذاشتن
اول ها میکنه
بعدش میزاره
میزنه اولش تا بیاد
بعدشم میبینه درست زده یا نه
تازه صدامم میکنه
آران یه عروسک دوست داره اونم این سگه هستش تازه جای بازیشم عوض شده روی سر سرست
اینم از سی دی جمع کردن آران
عسل منننننننننن
داشتم دنبال اران میگشتم دیدم بلهههههه جایگاه جدید پیدا کرده
اخه اینجا جای نشستنهههههههههه پسرررر
و باران عروسک خودمممممممممممم عشقمممم
عافیت باشه عروسک خانوم
من عاشقتونممممممممممممممممم