♥آران عزیزم ♥آران عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره
باران عزیزمباران عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

★آران و باران کوچولووووووووووووو★

ارانم پسر خوب و شیطونم

1391/10/7 18:10
1,853 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسررررر مامان سلام عسللللللللل مامان

قبل از این که برات بنویسم یه بوسسسسس گنده با یه تشکرواسه خاله باران مهربون دوست خوبم که خیلییییییییی دوست داره و ماهم خیلی دوستش داریم

و در ادامههههههههه برات بگم ماشالااااااااااااا ماشالا بزنم به تخته خودم چشمت نکنم کلییییییی پسر عاقل و خوبی شدی اخه هر وقت میگم اران خوب شد انگار تو 180 درجه عوض میشی ولی خدارو شکر دیگه روز به روز که بزرگتر میشی اگه خدا بخواد داری عاقلم میشی و شیطونتررررررررررررر حسابی میری همه جا و کنجکاوی میکنی یا به قول خودمون (فضولییییی )

تازگیا اتاقتو خیلییییییییی دوست داری با روروئک بدو بدو میری اونجا و بازی میکنی هر چی ببینی بر میداری تو دهنت میکنی و سیم برق و از تو پریز در میاری که من همششششششششش باید حواسم باشه چون خطرناکه عاشق دستمال کاغذی هستیو اگه غافل بشم میخوریش

میوه که نگوووووووووووو خیلی دوست داری اگه از دستت بگیرم خودتو به در و دیوار میزنی دیگه خواب شبتم خوب شده خدارو شکرررررررررررر البته تا صبح چند بار بلند میشی ولی دیگه جیغ و داد نمیکنی مگر اینکه بخوای دندون در بیاری خوش خوراکم هستی هزار ماشالاااااااااااا ماشین کوچولوهاتم خیلییییی دوست داری عسلم با روروئک دائم یا دور اتاق میچرخی میری اشپزخونه و میایی تو اتاق خودت وقتیم یه کم نق بزنی برات سی دی میزارم میبینی از همه مهمترررررررررررر دیگه تو بغلم نمیخوابیو قشنگ عادت کردی رو پا میخوابی

وقتیم که داری شیر میخوری هر چی زیر پاهات باشه با فشاررررررررررررررررررررررررررر هل میدی وقتی تو ماشین هستیم داری شیر میخوری محکم میزنی رو دستای بابایی چون به پاهات خورده باباهم کلیییییییی شاکی میشه اخه اصلا نمیزاری ذستشو بیاره پایینمنتظر

اگه خدا بخواد و اذیت نکنی میخوایم بریم کیش البته بعد امتحانای بابا راستیییییییییی خیلی خوب میشه چون تو این مدت هر مسافرتی رفتم بخاطر دل دردای تو و گریه هات اون مسافرت بهم نمیچسبید

چند وقت بود میخواستیم بریم اتلیه ولی پشیمون شدیم که منم خیلییییی ناراحتم از اونجایی که خیلی بد قلقی میکنی تو لباس عوض کردن و انقدررررررررررر گریه میکنی و جیغ میزنی که به هق هق میوفتی متفکرمن و بابا تصمیم گرفتیم وقتی ایشالا 1 سالت شد بریم که قشنگ بفهمی و کمتر اذیت کنی خیال باطلچون اگه الان بریم اصلن نمیزاری عکس بگیریم همینجوری وقتی از حموم میایی میخوام لباس تنت کنم وایییییییییییی چه میکنی ماهم گفتیم چه کاریییییییییییییییییی خوب نمیریم ولی خیلی بد شددددددددد افسوس

عیبی نداره حالا میریم سراغ عکسای توپول خوشگلتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

      

قربونت برم که میخوای تلویزیون ببینی پاهاتو جمع میکنی

اینجا یواشکی دارم عکس میگیرم توام داری سقفو نگاه میکنی

بعد اینجا فهمیدیو منو دیدیییی

برامن ادا در میارییییییییییی

انگار عاشق سقف شدی

اینجام میخوای بزرو در کشو رو باز کنی

بعدش اومدم کلی بازی کردیم

عاشقتمممممممممممم با این خنده هات

بلاخره این نی نی لای لایتم بعد مدتها دوباره استفاده شد

قربون پاهای چرکت برم که میری دم در بغل کفشا پاهات اینجوری میشه

الانم میخوای بری تمیز بشییییییییییییییی

الهی فدات بشم اینجا میخوای عطسه کنی

اینم از یه سری از ماشینات که خیلییییی دوست داری

ستاره وجودممممممممممممممممممممممی تو بهانه زندگیممممممممممم

(البته اول بابات بعد تو )مژه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (33)

نگین
7 دی 91 18:53




نگین
7 دی 91 18:55
درود مرجان جونم و آران عزیزممممممممممممم
خاله هزار ماشالا که حسابی بزر گ و خوردنی شدی
خدا همیشه نگه دارت باشه عزیز دلممممممممممم
مامانی خسته نباشی ببین نتیجه ی زحمتات و بی خوابی هات چه جیگری شدههههههههههههه
ماشالااااااااااااااااااا


فدای تو نکین جون مهربونمممممممممممممممممممممممممم
نگین
7 دی 91 18:57
خدا رو شکر که پسرمون عاقل شدهههههههههههه ماشالا دیگه بزرگ شده و حسابی خوردنی شدهههههههههههههه
ماچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ بزرگ از رون های تپلی آران جونممممممممممممممم


عزیز دلمیییییییییییییی
بوس گنده برای امیتیس خوشگلم و مامان خوبششششششششششششششش
هیراد و عمه لیلاش
7 دی 91 22:20
*سلام ، امیدوارم یلدا بشما خوش گذشته باشه * من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها به رای شما نیاز دارم لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظرکمکتون هستم دوستای خوبم راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
آناهیتا مامانیه آرمیتا
8 دی 91 2:43
وای وای اسپندیادت نره مامانی برای این گل پسربانمکمون
عکساشوخیلی دوست دارم خوش خنده تپلی
ایشالا به سلامتی عزیزم خوش بگذره،من خیلی خاطره دارم اونجا یه مدت کیش زندگی کردیم


مرسی عزیزممم ممنون دختر خوشگلتم ببوسسسسسسسسسسس
اااا جدی چه خوب
ایشالا همیشه خوش باشی گلم
زری مامان مهدیار
8 دی 91 10:58
مامان مرجان خیلی لطف کردی که پیش ما اومدی
با افتخار لینکتون کردم



خواهش عزیزمممم ممنون مرسی
زری مامان مهدیار
8 دی 91 10:59
واااااااااای خدا حفظ کنه این پسر نازنین رو
خو مامانی ما هم عاااااااااشق سقف اتاقش شدیم
واسه پسرمون یه بالش بزار دراز بکشه سقف رو ببینه گردنش درد گرفت بچه م



چشم حتما عزیزم
زری مامان مهدیار
8 دی 91 11:00
ما هم از این سرسره ها دلمون خواستتتتتتتتتتتت


بفرمایید قابل ندارههههه
زری مامان مهدیار
8 دی 91 11:01
الهی فداااااااااای اون عطسه کردنت خوشگله


خدا نکنه عزیز دلمممم
نیم وجبی
8 دی 91 14:11
وایییییی وایییییی اگه الان دم دستم بود درسته قورتش میدادم از بس که تو شیرینی خوشمزه جونم




مرسی عزیزممممممممممم کسری جونمو ببوسسسسسسس
فلوریا مامان دیانا
8 دی 91 23:01
قربون اون شکل ماهت بشم مرجان جون واسه گل پسرمون اسپند دود کن


فدای تو عزیزمممممممم چشم حتمااا
مامان بردیا
8 دی 91 23:45
هزار ماشالا به این گل پسر.امیدوارم سفری که پیش رو دارید حسابی خوش بگذره.آران جون هم نهایت همکاری رو داشته باشه. میبوسمت آران گلملینک شدید مرجان جون به جمع دوستان ما خوش آمدید



مرسی عزیز دلمممم ممنون گل پسری منو ببوسین
مامان بنیتا
9 دی 91 0:59
خدا رو شکر که خوابش خوب شده ولی مرجان جون اگه الان ببریش آتلیه بهتره چون راه بیافته سخت تر میشه تازه حیف نیست خوشگل خاله عکس نندازه



اخه خیلییییییییی اذیت میکنه نمیدونم والاااااا
مامان امیرعلی(پسرک شیطون)
9 دی 91 2:58
قربون پســـــــــر خوب برم ... خوب کاری میکنی میخوایی بری مسافرت روحیه ات عوض میشه ...
ولی به ی شرط حسابی مراقب آراااااااااااااااااان من باشی ها ...

دوستتون دارم زیاد بابت کامنت ها هم ممنون عزیز دلم ...
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس



فدات شم عزیز دلمممممممم چشم مواظبمممممممم
امیر علیو خوشگلمو ببوسسسسسسسسسسسسس
مامان احسان
9 دی 91 8:10
مامان مرجان عزیز لینکتون کردیم



مرسی عزیز دلم
mamanebaran
9 دی 91 13:33
واي قربون برم آران جونم ، فداي اون تلوزيون نگاه كردنت ، فداي اون آب بازي تو حمومت ، فداي اون سرسره بازيت كه وقتي ميخندي چال رو لپت منو ميكشه


مرسی خاله جون خدا نکنههههههههههههههه
نرگسی
9 دی 91 14:08
وای خدا قربون اون پاهای توپول موپولت برم منننننننننن عزیزمممممممممممممممم ..



خدا نکنه خاله جونننننننننننن
الناز(مامان بنیا )
9 دی 91 15:27
ای حان عزیزم مرسی به ما سر زدید اگر ادرستون بزارید منم لینکتون کنم


مرسی ممنو عزیزم چشم
بهاره مامان ونداد
9 دی 91 15:34
ننیییییییییییییییییییییی عاشقتمممممممممممممم فضولی در چه حد جوجه تپلی؟
بوووووووسسسسسسسسسسسس



مرسییییییییییییی خاله جونمممممممممممم
مامان نيروانا
10 دی 91 7:45
مرجانم،‌خيلي خوشگل نوشتي و عكساي خوشگلي گذاشتي از آرانم. آتليه هم نميتونه همچين عكساي ملوسي بذاره از آران عزيزم. ايشالا بزرگتر شد ببريدش. البته الان آتليه تخصصيا از لخت بچه هام عكساي بامزه ميندازن ولي صلاح نيست زمستون سرما طفلي اذيت بشه.
اون شيرخوردن توي ماشين آران رو كه گفتي دلم براي شيرخوارگيهاي نيروانا تنگ شد،‌البته من هميشه صندلي عقب مينشستم براي ايمني بيشتر. خيلي بامزه ست من دقيقاً درك ميكنم شيطنتايي كه وقت شيرخوردن دارن و ميخوان كه همه چي دربست آروم باشه تا راحت شير بخورن. فداش
مسافرت رفتين خوش بگذره الهي،‌با تمام وجود براتون آرزوهاي قشنگ دارم. ميبوسمتون


مرسی عزیزمممممم نظر لطفتونههههه به پای شما که نمیرسیمممممممم
ممنون که پیش ما میاییی عزیزم
ماهم همیشه شاد و خوش باشید
رها مامان راستین
10 دی 91 10:26
خیلی نازی آران جون وان حمومت خیلی خوشگله سر سرتم خیلی نازه شیطون



مرسی خاله جونم
رضوان مامان رادین
10 دی 91 12:01
ماشاا... هزار ماشا... به این جیگر طلا.
خیلی عزیزیییییی


رادین خوشگلمو ببوسییییییییییین
رضوان مامان رادین
10 دی 91 12:06
ماشا.... به این فسقلی جیگر طلا...بخورمشششش




مرسسسسسسسسسی ممنون
مامان اراد
10 دی 91 17:04
عزیزم پست هاتو رمزدارکن هرکی میرسه چشمش به این نینی نازت نیوفته.ایشالا دومادیشو ببینی


قربونت برم عزیزمممم مرسیییییییییی
ایشالا دامادی پسر خوشگل خودتتتتتت
بهاره مامان ونداد
10 دی 91 23:45
خاله ما اپ کردیم اگه دوست داری ببین


چشم عزیزم اومدیمممممممممممم
مامان دیانا
11 دی 91 0:17
قربون اون شکل ماهت برم قند عسلم خاله جون حتما به وبلاگ دیانا سر بزن یه مطلب جالب داره واسه شما منتظرم هاااااااااااااااااااااا



مرسی خاله جونمممممم مرسی عزیزم چشممممممممممممم اومدم
مامان دانيال
11 دی 91 1:06
سلام عزيزم فداي اين پسر توپولي بامزه برم
خيلي نازه داغشو نبينيد.ممنون كه مرتب به ما سر ميزنيد.
دوستون دارم.بووسسسسس



مرسی عزیزم ممنونننننننن ماهم دوستون داریممممم
بابابزرگ ارسطو
11 دی 91 12:51
هزار ماشالله به آران جون
اونجا كه آران جون سقف را نگاه ميكنه بخاطر اينه كه گردنش درد گرفته واونجوري راحتتره



مرسی منونننننن
شایددددد احتمالشم هست
عمه ي آتنا
11 دی 91 15:45
من عاشق لپاش شدمماشااله مسافرتم بهتون خوش بگذره مخصوصا به آران جوووني



مرسی عمه جون مهربوننننننننن
بهاره مامان ونداد
12 دی 91 18:31
پسر خوردنی خالهههههههههههه
مامان مرجان این قدر این بچه رو لخت نکن ازش عکس بگیر



چشم خاله جوننننننننننن
بهار
13 دی 91 0:10
هزااااااااااااااااااار ماشاالله خدا حفظش کنه برات مرجان.خیلی نمک شده
یه گاز ازون لپاش بگیر
بوووووووووووووووووس



قربونت برم بهار جونمممممممممممممم
زهره مامان آریان
14 دی 91 17:41
قربون اون عکسای لختیش بشم من.جیگر من.خب تو سقف اتاقش کلی ماه و ستاره گذاشتی بچه گردنش درد اومد اینقدر سرشو بالا کرده.
رو سرسره چه خنده ملوسی کرده


مرسی خاله خدا نکنهههههه
رها
18 دی 91 19:55
قربون این پاهای دلمه برم من

آران جونی خاله چقدر ناناسی تو 1000 ماشالا


مرسی خاله جون مهربونممممممممم