♥آران عزیزم ♥آران عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره
باران عزیزمباران عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

★آران و باران کوچولووووووووووووو★

بدترین روز زندگیم دندون جدیدو ورود به 11 ماهگی

سلام امید زندگیم پسر خوشگلممممممممم بمیرم برات که امروز انقدر اذیت شدی فدات بشم قبل از اینکه چیزی بگم از دوستای خیلی خوبم تشکر میکنم که انقدر به فکر ما بودن و حالتورو پرسیدن خیلییییییییییییییییی خوشحال شدم وقتی دیدم دوستای به این خوبی داریمو جویای احوالمون هستن و با ناراحتی ما ناراحت شدن مرسی از همتونننننننن همینجا هست که میفهمیم کیا دوستای خوبی برای ا هستنو به یادمونن مرسی مرسی مرسییییییی از همتونننننننن حالا برات بگم از بد ترین روز زنگیم عزیزم امروز بعد اینکه اسهال شدید شدی خوابیدی وقتی بلند شدی تب داشتی بهت دارو دادم اولش خوب بودی ولی بعدش هر چیییی خورده بودی بالا اوردیو اصلا جیش نکرده بودی اینجا بود که من میخواستم از غصه بم...
24 بهمن 1391

عشق مامان حالش خوب نیست

سلام پسر کوچولوی مامانی عزیز دلمممممممم الهی دردو بلات بیاد به جون من عزیزکم از پریروز حالت خوب نیست همش تب میکنی و سرفه میکنی و قلپ قلپ خلط  بالا میاری از دیشبم هررررررررر چی میخوری بالا میاری و اسهال شدید شدید شدی دیشب 2 بار رفتیم دکتر یه بار 1.30  نصفه شب یه بارم 4 صبح بمیرم برات دکتر گفت اگه ادرار نکردی یا کم بود و دوباره اسهال شدی بیارمت حالا امروز صبح دوباره تبت شدید بود برات شیاف گذاشتم که خدارو شکر بهتر شدی ولی اسهال شدید شدی دوباره خیلییییییییی غصه میخورم اگه یه بار دیگه اسهال شی باید ببرمت سرم بزنی بمیرمممممممممممممممممممم برات اخه ادارتم خیلی کم شده از دیشب فقط یه کوچولو بوده از اون ورم باسنت سوخته خیلیییی...
23 بهمن 1391

خانواده مریض ما

سلام نخورد فرنگی منننن قربونت برم الهی نبینم مریضی و پریشون دردت به جونم واسه این میگم نخود فرنگی چون با بابا حموم بودی وقتی اوردمت لباس تنت کنم دیدم یه شکلی شدی گفتم واااااا سامان چیکارش کردی گفت تو وان بود دیدم ساکته موهاشم تو صورتشه منم روی موهاشو زدم ولی بد نشدی پسرم ولی به نظرم شدی نخورد فرنگی مامان جونم برات بگه که بابا از دیشب از این ویروس جدیدا گرفته وایییییییی دل و روده ادم میاد کف دستش یه حالیه بنده خدا به بوها هم حساسه حتی غذا درست کردم گفت چه بوی میاد یهو اینجوری شد منم گفتم شاید حامله یی از اون ورم از وقتی از کیش اومدیم من انقدررررررررر سرفه کردم لوزه سومم اومده روبروم وای دارم میمیرممممممممم از همه بدتر صبح پا ش...
20 بهمن 1391

مسابقهههههه

  سلام عشقققققق منننننننن نفسسسسسس منننننن دیروز یکی از دوستای خوبممممممممم نیکو جون عزیزم دختر خاله ی کسری خوشگلممممم مارو تو یه مسابقه دعوت کرد که باید بگیم چرا وبلاگ نینیمونو دوست داریم من خیلییییی دوست داشتم وبلاگ برات درست کنم وقتیم که تو 6 ماهه بودی تو دل من برات درست کردمو کلی ذوق کردم الانم خیلی وبلاگتو دوست دارم چون میام ازت عکسای خوشگل میزارمو کارایی که انجام دادیو برات مینویسم و در دل میکنم از شادی ها میام میگم از خوبی ها مسافرت ها شیرین کاری ها یه جوری وابسته شدمم امیدوارم تو هم خوشت بیادو دوست داشته باشیو هر وقت تونستی وبلاگتو اداره کنی عشق منننن حالا من باید 3 تا از دوستای مهربونتو معرفی کنم و به مسابقه دعو...
19 بهمن 1391

اولین سفر هوایی اران جونم به کیش

سلام عشق منننننننننننننننننن قربونت برم عزیز دلممممممم اومدم با کلییییییی عکس و حرف و گفتنی فدات شم اول از همه بگم الهی فدات شم که انقدررررررررررررر پسر خوبی بودی اصلا فکر نمیکیردم اذیتم نکنی عزیزم به جز وقتایی که خسته میشدی گرسنه بودیو گریه میکردی دیگه اذیت نداشتی عشقمممم خیلی خوش گذشتتتتتتتتتتتتتتت کلی عکس گرفتیمو بازی کردیمو گششتیم شما هم خیلی اقا بودی اولین باری بود که سوار هواپیما میشدیو اصلا اذیت نکردی رفتنه که خواب بودی برگشتنه هم بازی کردی تو بغلم و یه کم نق زدی که خوابت میومد غذاتم خوب میخورید و اعصاب خوردی نداشتم الهی فداتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت بشم هزار ماشالا به جونت بیاد مامانم که خدا وکیلی هر جااااااااااا...
17 بهمن 1391

یه شمال یهویییییییی

سلام قربونت برم مننننننننن پسر عسل مامانننننن   جونم برات بگه 1شنبه ساعت 11.30  شب بابایی گفت بریم شمال منم فکر کردم شوخی میکنه گفتم بریم بعد گفت خوب برو حاضرررررررررررررشو  شما خواب خونه شلوغغغغغغ با کلی کارررر من اینجوری بودم خلاصه بدو بدو کارارو کردیمو ساعت 1.30 رفتیم شمال 4 صبح رسیدیم اخه مامان و بابایی هم رفته بودن و اونجا بودن بعد که گفتیم داریم میاییم کلی خوشحال شدن خلاصه بابا سبب خیر شدو یه شمال اتفاقی رفتیم که خیلی خوب بود درسته هوا سرد و بارونی بود ولی کلی حال داد همه چی برده بودم برات که سرما نخوری و خدا رو شکر خوب بودیو کلی حال داد عزیزم فعلا بابا امتحاناش تموم شده داره تخته گازززززززززز میره حال ک...
11 بهمن 1391

پارک بازی تو خونه و چند تا خبر:)

سلام عشق مامان قربونت برم که هر روز عسل تر از قبل میشیییییی اول از همه بگم بابایی رفت برات 400 تا توپ خرید و تو تخت پارکت ریختو برات استخر توپ درست کرد وقتی گذاشتم توش  اولش خیلی ترسیدی ولی بعد دوست داشتی و خندیدی بعدشم میزارمت رو سرسره و تاب حسابی حال میکنی  اتاقت شد یه پارک بازی کوچولوووووووووو خبر بعدی اینکه خدا رو شکر درد دندونت کمتر شده و خیلی بهتری ولی هنوز در نیومدههههههههه یه چیزی فهمیدم که سر اون دندون نیشتتم تا قبل اینکه سفید بشه بزنه بیرون خیلیییییییی اذیت شدی ولی وقتی سفید شد و میخواست بزنه زد انگار نه انگار فقط وقتی یه کوچولو تیزیش اومد بیرون بیتابی کردی احتمالا اینم مثل قبلیه باشه  خبر...
8 بهمن 1391

اخه چرا انقدر بد دندونی پسرممم :((

سلامممم عزیز دلم مامانننننننننن خوبی فدات شمممممممم نههههههههه خوب نیستییی میدونممم یعنی جفتمون خوب نیستیم الهی بمیرم برات که انقدر اذیت میشی اخه فدات شم چرا انقدر بد دندونییییییییییییییییی بمیرم برات امروز 1 ساعتو نیم داشتی گریهههههههههههههه میکردی انقدر بد بود که گیج شده بودم سرخ شده بودی گریت بند نمیومد فدات بشم ترسیده بودم بابایی هم که سرکار بود وای خیلییییییی بد بود انقدر درمونده بودم که خودم گوله گوله اشک میریختم تو گریه میکردی من گریه میکردم استامینوفن دادم ژل دندون زدم دندونی دادم بهت هر کارییییییییییییییییییی بگی کردم ولی این دندون نیشت داره اذیت میکنه بدددددددددد اون یکیش که زده بیرون این یکیشم میخواد بزنه بیرون خیلییییی ...
3 بهمن 1391

هوراااااااااااااااااااااا سومین دندان

سلامممممممممممممم قربون شکلتتتتتتتتتتتتتتتت برم وورجکککککککککک اهای اهاییییییییییییی خبر خبرررررررررررررررررر بلاخره دندون 3 اقا آران عشق من در اومد / / دندون نیش سمت راست پریروزا سفیدیشو دیدم امروز صبح دیدم تیزیش یه کوچولللللللللللللو زده بیرون منم کلییییییییی ذوق کردم از اونجایی که کلی سرم شلوغ بود ولی گفتم زودی بیام تا تنور داغه بگمو برم اخه از دیشب مهمون داشتیم کلا این چند روز مهمون بازی بود خونمون  3 شنبه مهمون داشتیم 5 شنبه مهمون داشتیم که تا صبح موندن اخه بابایی رفت یه دست کلپچ (همون کله پاچه) خرید که جمعه صبح بخوریم جای دوستان خالییییییییییییییییی کلی چسبید و خوب بود امشبم دوباره مهمون اگه خدا بخواد فردا دیگه ا...
29 دی 1391